پرهامپرهام، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه سن داره

پسر من تاج سر من

کنترل سزارین و پرهام

1390/9/27 19:49
نویسنده : مامی
336 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز ساعت 5 غروب شیرتو خوردی حسابی هم گریه میکردی اصولا تو ماشین میخوابی دیرزو منو و تو و بابایی رفتیم مطب دکتر تا مامان جای سزارینشو به دکتر نشون بده آخه 40 روز از عمل مامان و به دنیا اومدنت میگذره عزیزم من رفتم تو مطب و بابا با ماشین برد دورت بده تا بیدار نشی هنوز 5 دقیقه نگذشته بود که بابایی زنگ زد که شوفول بیدار شده و داره گریه میکنه حالا تو و بابایی تو ترافیک بودید بابایی زد کنار و بغلت کرد ولی آروم نشدی حالا به یه دست تو رو بغل کرد و بایه دست دیگه رانندگی میکرد منم از مطب اومدم بیرون و دویدم تا خودمو به ماشین بابایی برسونم وقتی صدای گریه هاتو میشنیدم انگار داشتن توی جیگرم کارد فرو میکردن روز بدی بود دیشب هم تا ساعت 2 بیدار بودی

کاش بدونی چقدر دوستت داریم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

مامان زهره
28 آذر 90 13:47
بچه نگرانی های خاص خودش را داره. صبر ، گذشت ، تحمل واژه هایی آشنا برای مادرها
مامان زهره
29 آذر 90 14:40
سلام . الان چطرین؟خوبین؟دیروز هم براتون پیغام گذاشته بودم.
هدی
4 دی 90 21:13
مامان زهره عزیز ممنون از پیغامتون