بدون عنوان
پرهام جونم هفته قبل هفته خوبی برای شما نبود دکتر برات آزمایش خون نوشته بود
با هم به آزمایشگاه رفتیم کلی گریه کردی الهی مامان فدات شه
از اون روز به بعد هر وقت میخوام لباستو عوض کنم گریه میکنی و دوست نداری دستتو ببینی
دیروز با هم رفتیم بیرون مامان کلی کار بانکی داشت تو خیابون که راه می رفتیم به من گفتی مامانی اون آقا عینک به چشمش زده بود به من لخبند زد من گفتم منظورت اینه که لبخند زد گفتی بله حسابی از حرفت خنده ام گرفت گاهی کلمه هایی رو میگی که تعجب میکنم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی