پرهامپرهام، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره

پسر من تاج سر من

بدون عنوان

دایره لغات انگلیسی پرهام به ٢١ لغت رسید معنی کلمات جدیدی که یاد گرفتی کتاب    حوله   ماشین    جوجه ...
2 شهريور 1392

بدون عنوان

دایره لغات فارسی هم نسبت به ١٨ ماهگی چند برابر شده حالا هرچی رو میگیم سریع شما هم میگی هرچند دست و پا شکسته اما سعی ات رو میکنی درست تلفظ کنی آقا جدیدا آدامس هم میخوره الهی فدات شم که قورتش نمیدی اوایل بهش میگفتی آماس جدیدا میگی آداس عزیزم حسابی شیرین زبون شدی اسم بیشتر اطرافیان رو میدونی اسم عموهات و دایی هات اسم مامان و بابا اسم دختر عموت انوشه عمو ممد(محمد) - عمو مموت(محمود) دی حمید (دایی حمید)-دی آمد(دایی حامد) مامان آدا (مامان هدی)-بابا میدی(بابا مهدی) مونه (پونه) -پیسا(پریسا)-کاله بعضی وقتها هم لالا (خاله) انوش(انوشه)    فقط اسم خودت رو نمیتونی بگی به خودت میگی نی نی چند هفته...
20 مرداد 1392

بدون عنوان

  دایره لغات انگلیسی پرهام به  ١٧ لغت رسید کلمه های جدید خروس  کیف  موز  تخم مرغ  سیب  میمون   دایره لغات انگلیسی پرهام اردک  ماهی  اسب  لاک پشت  مرغ  توپ  فیل  سگ  گربه  الاغ  گاو عزیزم این 11 کلمه رو با معنی می دونی. ...
20 مرداد 1392

بدون عنوان

پرهام عزیز دل مامانش حسابی وروجک شده دایره لغات انگلیسی ات به ٧ لغت رسید تو این هفته که گذشت ٣ تا لغت جدید یاد گرفتی انقدر بامزه تلفظ میکنی عزیزم که آدم دلش ضعف میره دایره لغات فارسی ات هم که نسبت به ١٨ ماهگیت خیلی خیلی  کامل تر شده و بعضی از کلمات رو که اشتباه تلفظ میکردی الان درست میگی از کارات و شیطنت هات که نگو و نپرس تلفن رو بر میداری و میگی ادو بابا کجیی؟  بابا دوک بابا نون بابا آب یعنی الو بابا کجایی؟ بابا دوغ بخر بابا نون بخر بابا آب بخر وقتی بابا از سر کار میاد سریع میدویی و میری شلوار تو خونشو میاری الهی فدات شم موقع ناهار خیلی دوست داری کمک کنی منم وسایل سبک ترو دستت میدم مثل لیوان...
12 تير 1392

بدون عنوان

پرهام و دوست جدیدش محیا خانم که قراره بره کلاس اول آقا پرهام خیلی جدی و مسمم در حال مطالعه فدای اون جدیتت عزیزم ...
12 تير 1392

بدون عنوان

مامانی ١٧/٣/٩٢ تولد یک سالگی خواهر جون انوشه(دختر عمو محمد) بود تولد خونه باغ مامان فریبا بود   اینم عکساش الهی قربون هر دوتون برم انوشه ناناز خاله از سمت راست:ثنا-پرهام-انوشه-فاطمه زهرا اینم کیک تولد دختر نازمون تزئینات هم کار مشترک من و زن عمو و عمو محمود بود اینم از پذیرایی مهمونامون       ...
7 تير 1392

بدون عنوان

٢٦/٢/٩٢ پنجشنبه امروز از صبح رفتیم دیوکتی خونه باغ مامان فریبا حسابی شیطونی کردی آب بازی خاک بازی و بازی با جوجه ها کلی بهت خوش گذشت پسر نازم اینم عکس های دیروز در حال بازی با عصای مادرجون(مامان بزرگ بابا)     ...
27 ارديبهشت 1392

بدون عنوان

پسرم پرهام حالا ١٨ ماهت شد و کلی کلمه جدید یاد گرفتی کلی بازی های جدید انجام میدی خودتو لوس میکنی هر چیزی رو که بر میداری سر جاش قرار میدی بازی های فکری تو خیلی خوب انجام میدی نقاشی میکشی یاد گرفتی دایره و نقطه بکشی از پله ها بالا میری عاشق پارک هستی بچه ها رو خیلی دوست داری پسر فوق العاده مهربونی هستی و هرکس شما رو می بوسه شما هم سریع اونو می بوسی کلمه هایی که پرهام میگه: ١-بابا ٢-مامان ٣-د د (بیرون) ٤-گوش ٥-ابر(ابرو) ٦-بی بی (پی پی) ٧-جیش ٨-دست ٩-می (مو) ١٠-پا ١١-در (در آوردن لباس و یا خوراکی ها از جایش) ١٢-آپ(آب) ١٣-بت(توپ) ١٤-دو دوک(...
27 ارديبهشت 1392

بدون عنوان

  خونه باغ مامان فریبا پرهام بعد از کلی شیطنت خسته شده و خوابیده پرهام جونم تو اتاقش روی صندلی جدیدی که مامان پری براش سوغاتی آورده نشسته و کلی خوشش میاد از صندلیش بادکنکی که آقا پرهام موقع برگشتن از پارک دلش خواست فدای شما بشه مامان جونمی ...
20 ارديبهشت 1392