پرهامپرهام، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره

پسر من تاج سر من

بدون عنوان

مامان فریبا از ماهشهر اومدن رفته بودن پیش نی نی انوشه خوش به حالشون که از نزدیک نی نی رو دیدن برای شما هم کلی سوغاتی و لباس آوردن اینم یکی از همون لباس هاست که من خیلی دوستش دارم اینم آقا پرهام توی اتاقش کی میشه پسرم تو اتاقش راه بره و بدوو منم باهاش بازی کنم   ...
6 تير 1391

بدون عنوان

١٨ خرداد من و بابا مهدی با آقا پرهام رفتیم کانون تا براش یه سری وسایل بازی و آموزشی بگیریم براش مکعبهای رنگی و 2 تا کتاب گرفتیم اینم عکس های گل پسر با مکعبها و کتابهاش     ...
6 تير 1391

بدون عنوان

٣١ خرداد سال 1391 امروز پرهام یه حرکتی بین چهار دست و پا و سینه خیز انجام داد وقتی دوربین رو جلوش گذاشتم اومد گرفتتش پسرم هر روز مامانشو سورپرایز میکنه ...
3 تير 1391

بدون عنوان

٣٠ خرداد سال ١٣٩١ خبر خبر خبر امروز پرهام دندون در آورد امروز روز تولد مامانش بود و پرهام یه هدیه بزرگ به مامانش داد من فدای دندون کوچولوت بشم وقتی درست ٥/٧ ماهش شد گوگولی مگولی اومد بیرون   ...
2 تير 1391

نی نی اومد

دختر عموی ناز نازی پرهام به دنیا اومد هورا هورا هورا اسمش هم شد انوشه یعنی شادی و خرمی و جاودانگی انشاالله نامدار باشه و مثل اسمش همیشه شاد و خرم و پایدار باشه اگه بدونید چه ناز و خوشگله دوست دارم زودتر ببینیمش اما از ما خیلی دورن نی نی انوشه بوس بوس ...
24 خرداد 1391

بدون عنوان

پرهام تو پارک روبروی خونه الهی من فدای تو بشم که رو پاهای کوچولوت ایستادی پرهام تو حیاط خونه مامان فریبا فدای دستای کوچولوی پسرم مشت کرده دستاشو پرهام دختر میشود پرنیان کوچولو . . . . . . پرهام خونه مامان فریبا الهی من قربونت برم بازی میکنی مامان ...
5 خرداد 1391

بدون عنوان

داری با قطارت بازی میکنی بهت میگم دو دو چی چی می خندی دو دو چی چی دو دو چی چی . . . . . . . . . ...
29 ارديبهشت 1391