پرهامپرهام، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره

پسر من تاج سر من

نگرانم و استرس دارم

پسری میدونی که مامی که خیلی نگرانه خودت میدونی همیشه استرس اتفاقای جدید رو دارم دعا کن مامانی آروم شه عزیزم ...
13 آبان 1390

پسری قند عسلی

پرهام جونم شوفول مامان دیشب خوابتو دیدم خواب دیدم تو بیمارستانیم مامان پری تو رو داد بغلم دستای نازتو بوسیدم و صورت کوچولوتو لمس کردم چه حس خوبی بود ...
13 آبان 1390

جوجوک شمارش معکوس شروع شد

الهی قربونت برم فقط 4 روز دیگه مونده ببینمت اگه بدونی چقدر استرس و هیجان دارم تو چه حسی داری؟ تو هم دوست داری مامان هدی و بابا مهدی رو زودتر ببینی؟   ...
10 آبان 1390

37 هفته

جوجوک سلام دیشب مامان فریبا و بابا حسن اومده بودن خونمون سیسمونی پسری رو ببینن اتاقت خوشگل شده تقریبا همه چی هست جز خودت دوستت دارم دلم میخواد زودتر بیای     ...
4 آبان 1390

هفته 34

شوفولی مامی سلام جوجه طلایی نی نی نازم شنبه نوبت دکتر دارم ماه آخره یه ماهه دیگه تو بغلمی از تو شکمم میای تو بغلم ...
22 مهر 1390

جوجه طلایی مامان

سلام جوجوک مامان هنوز نچرخیدی فدای سر کوچولوت بشم که هنوز بالاست امروز بودم مرکز بهداشت ای جانم صدای قلبتو شنیدم الهی همیشه بتپه بی قراره اومدنت هستم ...
18 مهر 1390

پسری شیطون بلا

جوجه طلایی من حسابی بی قرارم که بیای دیروز با مامان فریبا رفته بودیم مولودی امام رضا(ع) حسابی شیطونی کردی و هی وول وول میخوردی فدای دست و پاهای کوچولوت بشه مامان این هم یه بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس گنده برای نی نی خودم ...
15 مهر 1390